ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

بحران هویت در برج جهان نما

 

برج جهان نما، نماد بحران هویت در معماری دولتی اصفهان

نگارش: شاهین سپنتا و شهریار حیدری (مهندس عمران)

سال ها پیش در کنار دولتخانه صفوی و در محل دروازه دولت فعلی، کاخی سه طبقه برپا بود که چون از فراز بام و از داخل اتاق های طبقه دوم و سوم آن به بیرون می نگریستی تا چشم کار می کرد می شد چشم اندازی زیبا و جهانی ذوق و هنر را در باغ های چهارباغ و کاخ های پیرامون آن دید و از این روی آن کاخ را « جهان نما » نامیده بودند. طبقه زیرین جهان نما نیز که "چهارفصل" نام داشت خود نگارستانی بی مانند بود که بر دیوارهایش نگاره هایی از بانوان زیباروی پارسی از کیانی تا ساسانی با جامه های رنگارنگ خسروانی نقش بسته بود.  کاخ جهان نما تا سال1270 خورشیدی همچنان برپا بود اما دست خودکامه ظل السلطانی که بقای خود را در تخریب آثار به جای مانده از دیگران می دید و بر روی ویرانه ها برای خود لانه می ساخت، امانش نداد و آن را به ویرانی کشید.

 

تصویر یک: کاخ جهان نما که بود !

 اما هنر چون زنده رود در اصفهان جاری بود و پس از تخریب کاخ جهان نما، این بار زندگی در پیکر کاروان سرای تحدید که تقریبا در همان محدوده قرار داشت جریان یافته بود.

 کاروان سرای تحدید آن گونه که از نامش پیداست، حدود حریم دروازه دولت صفوی و چهارباغ عباسی را نشان می داد و رفته رفته به خانه هنرمندان اصفهانی از خاتم کار تا نقره ساز و از قلمزن تا میناکار تبدیل شده بود. موقعیت مکانی کاروان سرای تحدید از اهمیت بسیاری برخوردار بود چون این کاروانسرا در حریم میدان نقش جهان و محدوده خیابان چهارباغ عباسی قرار داشت و خیابان چهارباغ در سال 1310 خورشیدی به شماره 109 در فهرست آثار ملی ثبت شده بود و میدان نقش جهان هم تاریخ 8 بهمن سال 1313 در فهرست آثار ملی ثبت شده  و در تاریخ 19 اردیبهشت 1358خورشیدی  نیز با شماره ۱۱۵ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید بود. پس هرگونه تصرف در خیابان چهارباغ و محدوده آن باید به صورت قانونی انجام می شد اما شوربختانه این گونه نشد و پسمانده « مکتب ظل السلطان » یا « ظل السلطانیسم »  که از دوره قجری تا امروز هنوز به حیات خود ادامه داده است، بار دیگر به جان بقایای این شهر افتاد، حمام خسرو آقا را ویران کرد، سردر کاخ هشت بهشت را برچید، و دستور تخریب هنرسرای تحدید را نیز صادر کرد.

داستان تخریب کاروانسرای تحدید به نخستین سال های پس از انقلاب باز می گردد. چون در طرح جامع اصفهان، مقرر شده بود که در ضلع غربی میدان دروازه دولت 17 هزار متر مربع به فضای سبز تخصیص یابد. اما شهرداری اصفهان با این توجیه که احداث یک محوطه فضای سبز 17 هزار متری، هزینه بدون بازده بسیاری بر دوش شهرداری می گذارد به کمیسیون ماده پنج شورای عالی معماری و شهرسازی استان پیشنهاد کرد که کاربری این محدوده از فضای سبز به تجاری و فرهنگی تغییر یابد.

 

تصویر 2 : موقعیت مکانی کاروانسرای تحدید

گویا پیشنهاد دهندگان در اندیشه سود سرشاری بودند که از این رهگذر نصیبشان می شد پس همه تلاششان را کردند تا سرانجام این پیشنهاد از سوی اعضای کمیسیون پذیرفته شد و پس از تغییر کاربری، شهرداری اصفهان به عنوان کارفرما، بدون توجه به توصیه های سازمان میراث فرهنگی و بدون ارائه هرگونه طرح ساخت به کمیسیون ماده پنج، ساخت مجتمعی به نام « جهان نما » را از طریق شرکت سرمایه گذاری « سامان گستر » به عنوان کارگزار، به مهندسان مشاور « شهر و خانه » سپرد تا با تخریب کاروانسرای قدیمی « تحدید » و به قیمت آواره کردن هنرمندان شاغل در آن، به ساخت و سازی سود آور دست بزنند.

 در همان سال 1375 که کاروانسرای تحدید ویران شد و کلنگ ساخت و ساز غیر قانونی توسط شهرداری در محل آن به زمین خورد، هنرمندانی که خانه خراب شده بودند با همراهی دوستداران میراث فرهنگی شروع به اعتراض کردند. سازمان میراث فرهنگی نیز که گویا از خواب برخاسته بود به مخالفت با بلندمتبه سازی برج جهان نما در حریم محور تاریخی چهارباغ و تخریب چشم انداز میدان نقش جهان پرداخت تا سرانجام پای یونسکو نیز به ماجرا کشیده شد و پس از بازدیدی که کارشناسان یونسکو از میدان نقش جهان داشتند، اعلام کردند که در صورت بالا بردن ارتفاع این برج بیشتر از هشت طبقه، خطر حذف میدان نقش جهان از فهرست میراث جهانی وجود دارد.

 آن زمان در گزارش کارشناسان یونسکو تأکید شده بود که توسعه و گسترش مرکز اصفهان باید با توجه به اصول شهرسازی و ارزش های تاریخی، برنامه ریزی و طراحی شود، در حالی که ساخت جهان نما نه تنها ساختارهای موجود معماری را درنظر نگرفته بلکه نمایی یکنواخت و فاقد مشخصه ای بارز از نظر معماری را پدید آورده است. آن کارشناسان تأکید کردند که ارتفاع جهان نما نسبت به بناهای اطراف آن بیشتر است و گسست جبران ناپذیری را در خط افق اصفهان کهن پدید آورده است پس شهرداری اصفهان موظف است تا ضمن تهیه طرح حفاظت از شهر کهن اصفهان و کنترل ارتفاع بناهای در دست ساخت، 4 طبقه از برج جهان نما را نیز تعدیل کند.

اما مگر می شد حتا از یک ریال سود سرشاری که سازندگان برج جهان نما به خود وعده داده بودند، گذشت؟ پس باید به هر روش که می شد به فرصت سوزی بپردازند و کار تعدیل برج را به بهانه های مختلف کند کرده و متوقف سازند. آن زمان که بحث درباره برج جهان نما به اوج خود رسیده بود سازندگان بنا می کوشیدند تا با بزرگ نمایی سازه و بخش های مختلف آن، عظمتی ساختگی در ذهن شهروندان ترسیم کنند؛ پس تاکید می کردند که برج جهان نما با ارتفاع ۴۸متر و مساحت در حدود 17.000 متر مربع، دارای 380 واحد  فروشگاه، چند واحد رستوران،80 واحد دفتر تجاری و اداری، هتل پج ستاره، سه سالن سینما، سالن کنفرانس، و استخر و سونا می باشد.

مدعیان این سازه همچنین کوشیدند تا با ساختن عنوان های دهان پرکن برای برج جهان نما همچون « فرزند اصفهان » ، « نگهبان اصفهان » ، « آبروی مهندسی و جامعه معماری کشور » ، « بنایی فلسفی » ، « شاهکاری هنری » و  « مرکز ثقل هندسی شهر اصفهان »، دوستداران میراث فرهنگی اصفهان را که به مخالفت با این توده بتونی پرداخته بودند به سکوت بکشانند اما هرگز موفق نشدند که جایی برای این مهمان ناخوانده در خانه دل شهروندان اصفهانی باز کنند.

مدت ها از زمانی که بحث های داغی درباره برج جهان نما و تعدیل آن در رسانه ها مطرح بود، گذشته است. بحث تعدیل جهان نما به حاشیه کشیده شد. شخصیت بزرگی همچون دکتر پرویز ورجاوند که بیش از همه برای ثبت میدان نقش جهان، حفظ هویت تاریخی اصفهان و تعدیل برج جهان نما تلاش کرده بود، از میان ما رفت. به جای جهان نما، موضوعات مهم دیگری هچون گذر مترو از زیر محور تاریخی چهارباغ و آسیب رسانی به سی و سه پل و مدرسه چهارباغ، خشکی زاینده رود و آلودگی هوای اصفهان، به سرخط خبرها و اولویت نخست رسانه ها و دوستداران میراث فرهنگی تبدیل شد و اکنون حتا سازندگان جهان نما نیز شور و شوقی برای به پایان رساندن کار پروژه و گشایش آن از خود نشان نمی دهند و امروز این غول عظیم بتونی روی دست اصفهان مانده که دارد پشت این شهر کهنسال را خم می کند.    

این روزها شهروندان اصفهانی بی تفاوت از کنار این توده حجیم بتونی که با روکشی از آجرنما پوشانده شده، می گذرند. عده ای هنوز در داخل برج مشغول بزک کردن آن هستند اما هرچه بیشتر تلاش می کنند زشت رویی آن بیشتر نمایان می شود. دفتری در طبقه اول برج، فروش واحدهای تجاری و اداری را آغاز کرده اما از میان انبوه بازرگانان و فروشندگان و سرمایه داران اصفهانی بجز تعدادی انگشت شمار، کسی برای خرید و راه اندازی واحدهای این برج رغبتی از خود نشان نمی دهد. 

طراحی بیرونی برج جهان نما غیر منطقی، خسته کننده، حجیم، مخوف و یادآور دژهای نظامی قرون وسطی به نظر می رسد و هیچ تناسبی با معماری ایرانی و تاریخی اصفهان ندارد؛ حتا نمونه موفقی از معماری غیر بومی نیز به شمار نمی رود. در حقیقت نه سنتی است و نه مدرن. نه شرقی است نه غربی. نمونه کاملی از یک نوع معماری بی هویت دولتی است که در سال های اخیر در اصفهان در دست اجراست.

احداث چنین سازه حجیمی با چندین واحد تجاری و اداری و تفریحی در یکی از پرترافیک ترین مناطق شهر، بجز سنگین تر شدن ترافیک و ازدحام بیهوده جمعیت در منطقه ای که به خاطر نزدیکی اش با میدان نقش جهان و محور تاریخی چهارباغ به آرامش و نظم عمومی بیشتر نیاز دارد، نتیجه دیگری دربرنخواهد داشت.

افزون بر طراحی نامناسب با کاربری سازه، نمای بیرونی دارای معایب فراوانی می باشد که برای نمونه می توان از این موارد نام برد: ناهماهنگی اجرای آجرنما و بندکشی آن، نم کشیدگی و داغ رطوبت در کنار پنجره ها، طراحی نامناسب ختم شیب سرستون و استفاده ناهماهنگ از آجر لعاب دار بر روی آن، زوایای تیز و خشن، پنجره های فراوان و تکراری، عبور لوله های آب و تاسیسات از نامناسب ترین محل، قرار گرفتن « درز ژوئن » در مکان نامناسب و کنار ورودی مجمتع.

 

تصویر3 : داغ رطوبت در نمای یک ساختمان نوساز، نشانه بی توجهی به ضوابط ساخت

 

تصویر4 : عبور لوله در نمای بیرونی ساختمان و سنگ های ورآمده ورودی

 

تصویر 5 : قرار گرفتن « درز ژوئن » درست در کنار یکی از ورودی ها

در حالی که هنوز برج به صورت رسمی گشایش نشده و کار خود را آغاز نکرده است، به خاطر استفاده از مصالح نامرغوب، عدم رعایت اصول فنی و مهندسی، تقلب و کم کاری، و زیرسازی و طراحی نامناسب، در کوتاه ترین زمان آسیب هایی به سازه وارد شده است که برای نمونه می توان به شُل شدن سنگ پله ها، تخریب سنگفرش ورودی، نشست گسترده پاگرد اطراف ساختمان به خاطر رعایت نکردن معیارهای فنی مندرج در نشریه 55 ضوابط عمومی ساختمان و عدم استفاده از بلوکاژ مناسب در کف، و عایق بندی نامناسب اشاره نمود.

 

تصویر 6 : نشست پیاده روهای پیرامون برج به خاطر بی توجهی به ضوابط فنی ساختمان

 

تصویر7 : آسانسور شیشه ای که پیش بینی نشده بود و به برج وصله کردند

وضعیت طراحی داخلی ساختمان نیز دارای معایب ساختاری فراوان است. محیط داخلی برخلاف ادعاهایی که سازندگان مطرح کردند امکان برقراری ارتباط بین بیننده با چشم انداز بیرون از برج را فراهم نمی آورد و با راهروهای طویل و تاریکش که نور خورشید به سختگی به آن ها راه دارد بیشتر حال و هوای نفس گیر زندان یا بازداشتگاه را تداعی می کند تا یک مجتمع فرهنگی – تجاری.

رنگ و جنس سنگ های به کار رفته در راهروها نیز بر این فضای دلمرده و بی روح که در تضاد کامل با معماری ایرانی است، می افزاید. بسیاری از پنجره ها به جای این که روی به چشم انداز بیرون باز بشوند، روی به یک دیوار آجری ستبر دارند که در تداعی محیط بسته زندان موثر واقع می شود.

 

تصویر8 : چشم انداز محیط داخلی محیطی زندان گونه را تداعی می کند

 

تصویر9 : محیط داخلی  و نرده ها بسیار نامناسب طراحی شده اند

 

تصویر 10 : سنگابی که در اوج بی سلیقگی درست شده

 

تصویر 11 : این چشم اندازی است که وعده داده بودند؟

محیط داخلی جهان نما بسیار ناپایدار و ناسازگار با طبیعت و محیط زیست طراحی شده است، برخی از قسمت ها به شدت از نور خورشید به عنوان بهترین منبع نور طبیعی و انرژی گرمایی گریزان است و نیازمند نورپردازی مصنوعی است و برخی از فضاهای باز به شدت در زیر تابش مستقیم نور خورشید در فصول گرم سال، و برف و باران در فصول سرد سال قرار دارد که این خود زمینه را برای استفاده بیش از حد انرژی برای ایجاد سرمایش و گرمایش مورد نیاز فراهم آورده است.

 

تصویر 12: راهروهایی که با نور خورشید بیگانه اند

 

تصویر 13 : نورپردازی غلط با تجهیزات نامناسب و نامرتبط

فضای سبز محیط داخلی در حد بسیار ناچیز و ناکارآمد طراحی شده و محیط بیرونی ساختمان نیز با ردیف پله های طولانی و دیوارهای بلند، به کلی فاقد فضای سبز و استراحتگاه دیدارکنندگان است.

 

تصویر 14 : نمونه ای از فضای سبز محیط داخلی، که قرار است به مجموعه شادابی بدهد

بالکن های مشاع بین چند واحد تجاری، بدون امکان دسترسی صحیح، بدون جان پناه مناسب و بدون چشم انداز مطلوب عملا این مکان ها را به محیطی غیرقابل استفاده و در حد یک حیاط خلوت تنزل داده است.

در طراحی داخلی برج هیچ محلی برای نصب علائم و تابلوهای هشدار دهنده و آگاهی رساننده پیش بینی نشده و ساکنان انگشت شمار فعلی برج برای اطلاع رسانی مجبور شده اند تبلیغات خود را با چسب به در و دیوار و ستون ها بچسبانند یا تابلوهای تبلیغاتی خود را در کنار راهرو قرار دهند.

 

تصویر 15 : بالکن های بدون جان پناه و بدون کاربری مفید و مشخص

 

تصویر 16 : تابلوهای تبلیغاتی در کنار راهروها آواره مانده اند

 

تصویر 17 : در طبقات محلی برای نصب آگهی و اطلاع رسانی در نظر گرفته نشده

در برج جهان نما هیچ ردپایی از هنرهای کم مانند هنرمندان خوش ذوق اصفهانی که در طول تاریخ زینت بخش بناهای بسیاری در داخل و خارج کشور بوده اند، دیده نمی شود. به سخن دیگر برج جهان نما به کلی با هنرهای دستی هنرمندان اصفهانی بیگانه است و به ترکیبی ناهماهنگ از سیمان و آجر تبدیل شده است.این ها و هزاران نکته ریز و درشت منفی دیگر در هم آمیخته اند تا برج جهان نما شکل بگیرد.

 

تصویر 18 : واحدهای اداری فاقد پارکینگ هستند. گوشه پیاده رو که هست

 

تصویر 19 : آیا این طبقات فوقانی قرار بود تعدیل شود؟

 

تصویر 20 بسیاری از کارها نیمه کاره رها شده اند

 

تصویر 21 : ماکت جهان نما

 

تصویر 22 : برج جهان نما که هست

اما اگر بخواهیم از ویژگی های مثبت این سازه نیز سخنی به میان بیاوریم، به نظر می رسد که تنها امتیاز این بنا موقعیت خوب مکانی آن و همجواری با چهارباغ و میدان نقش جهان است که طراحان و مجریان این امتیاز را نیز به فجیع ترین شکل از دست داده اند و قربانی طراحی نادرست سازه کرده اند .

اکنون پرسش اصلی از شهرداری اصفهان به عنوان کارفرما و شرکت سامان گستر به عنوان کارگزار و رئیس شورای شهر به عنوان مدافع طرح این است که آیا این برج بی قواره قرار است که به نمادی برای شهر تاریخی اصفهان تبدیل شود و به نشانه اوج ذوق و هنر معماران اصفهانی به دنیا معرفی شود؟ آیا برج جهان نما چیزی فراتر از « نماد بحران هویت معماری دولتی اصفهان » است که با بودجه شهروندان اصفهانی و به سود عده ای معدود در گوشه و کنار شهر اجرا می شود و جز خاطره ای تلخ از اتلاف سرمایه های مادی و معنوی این شهر تاریخی چیزی از آن برای آیندگان باقی نمی ماند؟

نظرات 7 + ارسال نظر
سلطان الکتابی 5 شهریور 1388 ساعت 02:00 ب.ظ

آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمین ها رفت...وسبزه ها به صحرا ها خشکیدند و ماهیان به دریاها خشکیدند...و خاک مردگانش را زان پس به خود نپذیرفت...شب در تمام پنجره های پریده رنگ مانند یک تصور مشکوک پیوسته در تراکم و طغیان بود و راه ها ادامه خود را در تیرگی رهاکردند...دیگر کسی به عشق نیندیشید...دیگر کسی به فتح نیندیشید...و هیچ کس دیگر به هیچ چیز نیندیشید
خورشید مرده بود و فردا در ذهن کودکان مفهوم گنگ گم شده ای داشت...

ما به همفکری دوستداران حیوانات و محیط زیست نیازمندیم
لطفا در نظر سنجی وبلاگ ما در رابطه با برخورد با سگ‌های ولگرد شرکت کنید.
خوشحال می‌شویم نظر ارزشمند شما را بدانیم.
http://saghayevelgard.blogfa.com/
با سپاس

ایمان حجتی 7 شهریور 1388 ساعت 08:41 ق.ظ

عالی بود دکتر
http://www.persiangulfvoice.com/news/archives/192/

شهریار 7 شهریور 1388 ساعت 11:33 ق.ظ http://forum.sat98.eu

از شهرداری چه توقعی داریم ما در حالی که کسانی که این متن رو خوانده اند چنین نظراتی داده اند
واقعن جالبه

محمود دهقانی 9 شهریور 1388 ساعت 02:06 ب.ظ http://dehgani.persianblog.ir

عالی بود. دستتان درد نکند

سلمان 28 شهریور 1389 ساعت 04:47 ب.ظ

کاش گوش شنوایی این ها را میشنید . . کاش . . .

بهنام 30 آبان 1389 ساعت 03:20 ب.ظ

لطفا باکس ارسال به سایتهای اجتماعی بگذارید ، من جمله فیس بوک
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد