ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

نماد شهریورگان

 

در فرهنگ ایران از میان گل های زیبا ،

گل « شاه اسپرهم»  یا « نازبوی » یا ریحان ، نماد شهریورماه و شهریورگان است.

 

 

کلید واژه های مرتبط با صفحات داخلی جهت آسان یابی موضوعات مربوط به این تارنگار با موتور های جستجو گر: ایران نامه - ایران شناسی -  ایران پژوهی  - فرهنگ ایران - تاریخ ایران -  تاریخ معاصر ایران- تاریخ و فرهنگ ایران باستان – فرهنگ مردم ایران -  فرهنگ عامه مردم ایران – فولکلور ایران – دیدنی های تاریخی و جغرافیایی ایران – محیط زیست ایران – جاذبه های گردشگری و توریستی ایران – سیاست ایران – ملت ایران – اقوام و تیره های ایرانی – خلق ایران – میراث باستانی ایران – معماری ایرانی – باستان شناسی – اماکن تاریخی و بناهای تاریخی ایران- قهرمانان ملی – ادیان ایرانی – سرداران ملی – جشن های ملی – مناسبت های ملی – تقویم تاریخ ایران – روزشمار تاریخ ایران – پژوهش و تحقیقات های ایرانی – گل های ایرانی – مردان ایرانی – زنان ایرانی – گاهشماری ایرانی – سالنمای ایرانی -  تقویم و تاریخ – رویداد های ایران – اخبار و گزارشهای ایران – گروه های سیاسی ایرانی – سازمان های مردم نهاد ایران – اصفهان شناسی – تاریخ و جغرافیا و مردم شناسی اصفهان و ایران – شهرهای ایران – مسافرت به ایران – نقاط دیدنی ایران – چهره های ماندگار و تاریخی ایران – چهره های فرهنگی – زنان نامدار و نام آور و مشاهیر ایران – مردان سرشناس و مشهورایران – شخصیت های تاریخی و فرهنگی و علمی و هنری و اجتماعی ایران – فعلان سیاسی و اجتماعی و هنری و علمی ایران – ان جی او- تشکل های غیر دولتی ایران – سازمان های غیردولتی ایران – منابع طبیعی و حیاتی ایران – فلور ایران – تقویم ایران- سالنامه ایران – آداب و سنن ایرانیان- دانشمندان گمنام ایران – چهره های ماندگار-

پیامد های تخریب آرامگاه پیروز نهاوندی

 

پیامدهای تخریب آرامگاه پیروز نهاوندی

دکتر شاهین سپنتا

 

 پیش تر در گزارش ها آمده بود که جمهوری اسلامی به درخواست اتحادیه جهانی علمای مسلمان به علمای اهل تسنن قول داده است که آرامگاه منسوب به پیروز نهاوندی مشهور به ابولولو را که گفته می شود کسی است که خلیفه دوم را کشته است ، ویران کند و در گام نخست اقدام به تعطیل نمودن این مکان کرده است. در این مورد آیت اله محمد علی تسخیری دبیرکل مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی در بیانیه ای خطاب به اتحادیه جهانی علمای مسلمان گفته بود : ‌« خدا را شکر تلاش های ما با بسته شدن دری از درهای فتنه به نتیجه رسید و قبر یکی از دراویش قدیمی که برخی عوام آن را قبر ابولولو می دانند تعطیل شد و خواستار آن هستیم که این مزار برچیده شود ». "محمد سلیم العوا " دبیرکل اتحادیه جهانی علمای مسلمان " نیز مزار فیروز نهاوندی در شهر کاشان ( در استان اصفهان ) را از موانع تقریب میان مذاهب اسلامی دانسته و در واکنش به این عمل جمهوری اسلامی گفته بود : « این مزار ، قبر قدیمی یکی از صوفیان بوده که دولت ایران چند روز پیش، آن را تعطیل کرده است.تخریب این مکان نیازمند تصمیم طرف های مسئول محلی و نیازمند زمان بیشتری است ؛ اما خبر تخریب این مزار را نیز ممکن است به زودی بشنویم.» وی که سفری در این مورد به ایران داشته ، افزوده بود :‌ «‌ البته در این سفر فهمیدیم که بسیاری از مسئولان دولتی حتا نام این مزار را هم نشنیده اند اما پس از بررسی، تصمیم گرفتند که این مزار تعطیل شود و این اقدام را به ما نیز اطلاع دادند.»

اگر پیش از این به آرامگاه پیروز سر می زدید گروه هایی از مردم را می دیدید که به دیدار آن جا آمده بودند. عبارت بزرگی بر روی دیوار روبروی آرامگاه به چشم می خورد که روی آن نوشته شده بود « ناز شست قداره کش مولا علی حضرت ابولولو علیه السلام ، صلوات » همچنین زیارت نامه بزرگی را که قاب شده بود و بر بالای ضریح نصب شده بود می دیدید که مردم به خواندن آن مشغول بودند .اما پس از قول و قرار هایی که بین اتحادیه جهانی علمای مسلمان و مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی بسته شد، ورودی آرامگاه پیروز نهاوندی به روی دوستدارانش بسته شد ، زیارت نامه اش را کندند ، از برپایی هرگونه مراسم جلوگیری شد و نامش را از روی در و دیوارها خط زدند. امروز مردم از خود می پرسند علت این چرخش 180 درجه ای چیست؟ اگر کسی که تا دیروز صاحب عنوان بود و زیارت نامه برایش می خواندند و به پایبوسش می رفتند و در ضریحش پول می ریختند امروز با یک توافق به یک درویش یا صوفی گمنام تبدیل می شود چه تضمینی وجود دارد که چنین وضعی برای سایر مقدسین و مرقد هایشان در آینده پیش نیاید؟

 

                           

 

                 

 

                           

 

                           

 

             

 

                                      

      

          

 

         

               نگاره هایی از آرامگاه پیروز نهاوندی پیش از بسته شدن / از شاهین سپنتا

 

 درباره پیروز نهاوندی در بین گروه های مختلف ایرانیان دیدگاه های مختلفی وجود دارد :

1 – گروهی از دوستداران ایران به استناد متون تاریخی بر این باورند که پیروز نهاوندی سردار دلاور ایرانی که در دوران پادشاهی یزدگرد سوم جایگاه بلندی در سپاه ایران و در منطقه خوزستان داشت پس از تجاوز آشکار اعراب مهاجم به ایران ، هنگامی که ابوعبید ثقفی از پل حیره گذشت تا به خوزستان بتازد در شمار سرداران « بهمن مردانشاه » فرمانده سپاهیان ایران در آن زمان بود و توانست شکست سختی به ابوعبید بدهد. او پس از آن بارها در جنگ با متجاوزان عرب حضوری پیروزمندانه داشت تا سرانجام در جنگی که به سقوط تیسفون منجر شد به دست اعراب اسیر شد و به عنوان برده به یک نفر  عرب  به  نام « مغیره  بن شعبه » حاکم بین النهرین ( به قولی حاکم بصره یا کوفه )  فروخته شد و  تازیان  او  را با عنوان «  ابولولو » خواندند.

پیروز نهاوندی که تا آن زمان همچنان پایبند به آیین نیاکان بود ، به سال 23  هجری ، در یک فرصت مناسب « عمر » خلیفه اعراب را  که دستور تجاوز به خاک پاک ایران را صادر کرده بود ( به عنوان یک متجاوز و نه الزاما به عنوان یک خلیفه )، به خونخواهی یزدگرد ، رستم فرخ زاد ، برادرش پیروزان ،  زنان و دختران ایرانی که توسط اعراب متجاوز به بردگی گرفته شده بودند و به مهر زادبومش ایران ، با خنجری دو دم  از پای در آورد و به سوی ایران گریخت و  در شهر کاشان پناه گرفت .

امروز آرامگاه ( شاید نمادین )  پیروز نهاوندی در شهر کاشان قرار دارد و  زیارتگاه ایرانیان و نماد مقاومت ملی ایرانیان در برابر مهاجمان عرب است.

2 – گروه دوم که بیشتر شیعیان متعصب هستند ضمن این که روایات تاریخی مورد استناد گروه نخست را رد نمی کنند با این همه معتقدند که پیروز نهاوندی یا به قول آن ها فیروز ابولولو ( به یک روایت به علت داشتن دختری به نام لولو  و به روایت دیگر به خاطر داشتن دندان هایی سفید چون مروارید ، ابولولو خوانده شد ) به دین اسلام و مذهب شیعه مشرف شده بود و بر اساس اعتقاد دینی این کار را انجام داده است. بی گمان باورهای مذهبی شیعه با  انگیزه خونخواهی « حضرت زهرا » و احقاق حق « امام علی »  برای هرچه مجبوب تر کردن این چهره تاریخی نزد این گروه از ایرانیان موثر بوده است و از همین روی از سوی این گروه از مردم به او  لقب هایی همچون « بابا شجاع الدین » و « مجاهد اکبر » دادند. این گروه بر این اعتقادند که روز 9 ربیع الاول هر سال روز عید و جشن و شادی برای این واقعه تاریخی است .همچنین در مود سندیت این روز و در پاسخ به این سوال که اگر باید در 9 ربیع الاول عید گرفت پس چرا برخی متون زمان وقوع این رویداد را ذی‌القعده یا ذی‌الحجه نوشته اند استناد می کنند به مطلب مرحوم مجلسی در این مورد که می نوسید : شاید 9 ربیع الاول نیت قتل کرده است، شاید در این روز از شهر خود کوفه به سمت مدینه حرکت کرده و یا ممکن است وارد مدینه شده باشد. نگارنده بر این اعتقاد است که تاریخ با انتقال این روز به ذی‌القعده یا ذی‌الحجه قصد داشته شیعیان را از گرفتن عید و شادی و پایکوبی در این روز منصرف کند.

3 – پس از باج خواهی اعراب از دولت و مطرح کردن درخواستشان برای تخریب آرامگاه پیروز نهاوندی در کاشان و پذیرش آن از سوی مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی ، گروه سومی نیز برای موجه جلوه دادن این تصمیم به میدان آمدند . این افراد ادعا می کنند : بالا بردن ابولؤلؤ در حد یک امامزاده‌ جلیل القدر ، بزرگنمایی شخصی است که برای اثبات اصل وجود داشتن و مسلمان بودن‌اش تا به حال سندی معتبر و تاریخی در هیچ کجا یافت نشده است . از متون تاریخی هم بر نمی‌آید که فیروز یک شیعه‌ پاک‌باخته بوده که بر اساس اعتقاد دینی این کار را انجام داده است. تنها نقل شده است که چون به شکایت ابولؤلؤ رسیدگی نشد او دست به این عمل زد و این روایت فقط در ناسخ التواریخ آمده است. در تاریخ الخلفا هم نقل شده که گروهی می‌گویند فیروز ایرانی شیعه بوده و بعد از ارتکاب ترور به کاشان فرار کرده و در آنجا مرده و چون شیعه بوده برای او گنبد و بارگاه ساخته‌اند. ولی معلوم نیست این گروه که تاریخ الخلفا از آن ها نام می برد ، کیستند؟! حتا در تاریخ اجتماعی کاشان نوشته مرحوم نراقی، از این هم بی‌سندتر گفته شده است. این افراد سندیت 9 ربیع الاول را نیز مورد تردید قرار داده و معتقدند : کامل ابن اثیر، تاریخ طبری، مسعودی، تاریخ تحلیلی اسلام نوشته ابراهیم حسن ابراهیم، هیچ کدام مطلبی در توجیه این که خلیفه دوم در 9 ربیع الاول کشته شده ، ندارند.

 

نگارنده بررسی درستی یا نادرستی هر یک از 3 دیدگاه بالا و پذیرش آن را به پژوهش های دنباله دار آینده وامی نهد و بر این باور است که پذیرش هر یک از این دیدگاه ها ، از نادرستی تصمیم گرفته شده برای تعطیل و تخریب نمودن این آرامگاه کم نمی کند . این آرامگاه چه نمادین باشد و چه راستین ، چه آرامگاه یک شیعه باشد یا آرامگاه یک زرتشتی و یا یک مسیحی ، به هر روی چند ویژگی دارد که دست درازی به آن از سوی هر نهادی و به هر بهانه ای جرم محسوب می شود :

1-   این بنای تاریخی در فهرست میراث فرهنگی ثبت شده است.

2 -  گروهی از مردم باورمند به این مکان دلبسته اند.

3 -  نام یک سردار ایرانی که برای پاسداری از خاک ایران جان سپرد بر تارک آن می درخشد .

4 –  بیگانگان با تاریخ و فرهنگ ایران خواستار تخریب آن هستند.

براین پایه ، پذیرش درخواست نامعمول ، غیر اصولی و غیر دیپلماتیک اعراب مبنی بر تخریب یک بنای ثبت شده در فهرست میراث فرهنگی که مورد علاقه مردم و نماد مقاومت ملی ایرانیان در برابر متجاوزان است، نه تنها لطمات جبران ناپذیری به استقلال کشور و حاکمیت ملت ایران وارد می سازد بلکه می تواند زمینه را برای تازش های مذهبی و تحمیل باورهای فرقه ای بیش از پیش آماده سازد و این روند دست کم برای آنان که از دریچه مذهب به همه مسائل کشور می نگرند ، می تواند پند آموز باشد. گواه این سخن آن که بعد از تخریب حرمین عسگریین در عراق ، و پس موافقت نهاد های رسمی جمهوری اسلامی با تخریب آرامگاه پیروز نهاوندی ، چیزی نگذشت که بر خلاف تصور آقای تسخیری درهای فتنه بسته نشدند و  شاهد صدور فتوای گروهیِ مفتی های عربستان سعودی برای انهدام عتبات عالیات به‌ویژه بارگاه امام حسین بودیم و پس از آن آقایان مکارم شیرازی ، نوری همدانی و صافی گلپایگانی با صدور بیانیه‌های جداگانه‌ای فتوای انهدام عتبات عالیات توسط مفتیان عربستانی را محکوم کردند و آن‌ را نشانه نوعی بی ‌قانونی دانستند. در این مورد آیت‌اله مکارم شیرازی گفت: « آیا از نظر قوانین جهانی این کارها جرم نیست که عده‌ای در کشورهای مختلف بنشینند و حکم تخریب اماکن مقدس کشورهای مسلمان را به همراه کشته شدن هزاران نفر بدهند؟ چرا جوامع بین‌المللی این‌ها را محکوم نمی ‌کنند؟ » در این مورد همچنین آیت اله صافی گلپایگانی در بخش از بیانه اش گفت « ... ما ضمن محکوم کردن فتوای اخیر مفتیان سعودی برای تخریب عتبات عالیات، آن را نشانه‌ عدم احساس مسوولیت اینان به امور اسلامی می‌دانیم... » همچنین آیت‌اله نوری همدانی در بیانیه جداگانه ای گفته است: « ... ما فکر می ‌کردیم بعد از تخریب حرمین عسگریین ، حکومت عربستان آنان را از تندروی‌های تروریستی و تفرقه افکنی بازخواهد داشت اما اکنون مفتیان آنها برای تخریب مشاهد مشرفه و عتبات عالیات فتوا صادر می ‌کنند و خشم و اعتراض همه‌ مسلمانان را برمی ‌انگیزند ... »

ظاهرا قول و قراری که برای تعطیلی و تخریب آرامگاه سردار دلاور ایرانی « پیروز نهاوندی » بسته شده بود برای تقریب بین مذاهب اسلامی کافی نبود و دیدیم که نتیجه معکوس داشت و بر جسارت مفتی های سعودی برای تفرقه انداختن بین پیروان مذاهب و توهین به اماکن مقدس آنان افزوده شد . به این ترتیب هرگونه باج دهی و گام پس کشیدن ، زمینه  را برای فزون خواهی بیگانگان بیش از گذشته آماده خواهد ساخت و آنان را جسورتر می سازد و افزون بر خدشه ای که بر ارزش های ملی وارد می سازد ، دست فرقه های مذهبی بیگانه را برای ضربه وارد کردن بر برخی بنیان های مذهبی بازتر خواهد نمود و در چنین هنگامه ای صدور بیانیه علما به هیچ روی راهگشا نخواهد بود و شایسته است تا بیشتر از این بستر برای تجاوزات بیگانگان فراهم نشده است قول و قرار های خود را پس بگیریم ، آرامگاه پیروز نهاوندی را با افتخار بازگشایی کنیم و آن گونه که شایسته یک سردار دلاور ایرانی است ، بیاراییم.