شب یلدا ریشه کریسمس سروده استاد توران شهریاری مهر رخشا، نکوترین چهر است / شب یلدا تولد مهر است چون که از روز اول دی ماه / روز گردد بلند و شب کوتاه گرچه یلدا شب دی آمده است /نیست پیدا که از کی آمده است؟ این همایون شب خیالانگیز /هست در آخرین شب پاییز بیخ و بن در حماسه گسترده است / در نهادش حماسه پرورده است لفظ یلدا اگرچه سُریانی ست / شب مهرآفرین ایرانی ست به دَری معنیاش بود زادن / زندگانی به دیگری دادن این شب تیره و بلند و دراز / صدفی هست پر ز گوهر راز ره به استوره برده آغازش / پر از استورهها بود رازش همچو تاریخ ما، کهنسال است / مهر و شادی و جذبه و حال است
در طلوع و غروب، رنگ سپهر / میشود سرخ، رنگ مکتب مهر صبح و شب، چون سیه خورد به سپید / رنگ قرمز بیاورند پدید آن سپید و سیاه رازآلود / بوده و هست و باز خواهد بود این دو در روزگار سرمدیاند / خود نمادی ز خوبی و بدیاند تا جهان است، نیک و بد هستند / این دو همزاد، تا ابد هستند زان که از روز خلقت عالم / هر دو گوهر پدید شد با هم که از آغاز در ستیز بُدند / سخت در جنگ و در گریز بُدند در پی این نبرد بیپایان / گاه این چیره میشود گه آن گاه شب آید و زمانی روز / گاه آن، گاه این شود پیروز سرخ رنگی است زین نبرد و ستیز / که در آیین مهر هست عزیز خوان یلدا که خوان ایرانی ست/ این شب آماده بهر مهمانی ست میوه بر آن نهند و شیرینی / با دگر خشکبار آیینی آنچه سنت بود در این شب تار / خوردن هندوانه هست و انار زان که این هر دو سرخ و گلفام اند / میوه لعل فام ایّام اند هر که او راه مهر را سپرَد / شب یلدا از این دو میوه خورَد تا گرامی بدارد این شب را / شب یلدای پر ز کوکب را مهر، پیوند مردمان و خداست / مهر، پیمان مردمی و وفاست مهر، نیرو و نور و آزادی ست / مهر، پاکی و نیکی و شادی ست دوستی هست و مهر ورزیدن / همه را بیشتر ز خود دیدن به خدا و به خلق دل بستن / عهد و پیمان خویش نشکستن مظهرش حلقهای چو خورشید است / که نشان از وفای جاوید است اینک این حلقه خجسته اثر / هست آذین دست هر همسر کیش مهر است بر چنین بنیاد / بر چنین پایه خجسته نهاد گرچه آیین مهر از ایران است / گرچه میراثی از نیاکان است گرچه آغاز و اصلش از ما بود / دین گسترده در اروپا بود قرن ها مهر در اروپا ماند / سالیان دراز بر جا ماند دین عیسا پس از سه قرن، گذشت / دین رسمی روم و یونان گشت پیش از آن کیش مهر فرمان راند / همه جا دوستی و مهر افشاند آن همه رسم و سنت و آیین / رفت در تار و پود دین نوین مهر تأثیر در مسیحا کرد / بس اثرها به دین عیسا کرد پرتو کیش مهر چون کم شد / زایشش زانِ پورِ مریم شد که به نام کریسمس مانده است / در جهان نور و شادی افشانده است پاپ با آن ردای قرمز رنگ / خود نمادی ست زان کهن فرهنگ رخت بابانوئل همان رنگ است / با پگاه و پسین1 هماهنگ است حلقة مهر و شمع و کاج2 و سرود / از نشان های کیش مهری بود که اکنون در کریسمس برجاست / ژرف بنگر که ریشهها ز کجاست نام یکشنبه مسیحی نیز / هست گویای نام مهر عزیز3 رونق از کیش مهریان چون کاست / خویشتن را مسیحیت آراست بین این هر دو، ژرف پیوندی ست / بستگیهای گوهر آکندی ست زایش مهر و عیسی مریم/ هست آغاز دی، مقارن هم دو تولد به هم چه نزدیک اند / نوربخش شبان تاریک اند آن همه رسم و شیوه و رفتار / یافت در عیسویّت استمرار شب یلدا اگرچه پیشتر است4 / عمر آن در زمانه بیشتر است پیشتر بودنش بجا و نکوست / چون که پیشینه تقدم از اوست 1ـ اشاره به هنگام صبحگاه و شامگاه که آسمان سرخ رنگ می شود. 2ـ سرو، کاج، مورد و شمشاد که همیشه سبزند، در ایران باستان گرامی و عزیز بود. 3ـ مقصود واژه «سان دی/ Sunday » میباشد. مسیحیت از قرن چهار توسط کنستانتین دین رسمی روم شد. 4ـ شب یلدا 30 آذر و کریسمس 4 دی ماه است که فقط چند شب اختلاف دارند.
|