ثبت ملی و جهانی نسخهای برای حفظ میراث معنوی نمیپیچد معصومه شهباز ایران با تمدن چند هزار ساله یکی از کشورهای غنی در حوزه میراث معنوی است؛میراثی گسترده از آیینها و سنتها تا دانشها و هنرها که هنوز شمار دقیقی از آنها در دست نیست اما توجه کافی در راستای حفظ ،حراست و یا احیاء آنها نشده است. ایران تاکنون 78 میراث معنوی را به ثبت ملی رسانیده که این خود یکی از نخستین گامها در راه جهانیشدن و در نتیجه تلاش برای حفاظت و احیاء این میراث است. از سال 2003 که برای شناسایی و حفظ میراث معنوی جهان زیر عنوان کنوانسیون میراث معنوی جهانی تصمیمات جدی گرفته شد 7 سال گذشته و ایران تاکنون توانسته دو اثر یکی نوروز (بهصورت مشترک با 7 کشور دیگر) و دیگری موسیقی ردیفی را در فهرست میراث معنوی جهان به ثبت برساند. تعزیه، ورزش زورخانهای، مهارتهای بافت فرش عشایر فارس، مهارت بافت فرش کاشان، موسیقی بخشهایی از خراسان نیز از آثار معنوی هستند که پروندههای آنها برای بررسی در راستای قرار گرفتن در فهرست میراث معنوی جهانی از سوی یونسکو تایید شدهاند و دو پرونده دیگر یعنی خیمهشببازی و پرده خوانی در دو سال آینده بررسی خواهند شد.
اما به دلیل اهمیت حفاظت از این میراث در احیاء فرهنگ و آداب ایرانی تنها نباید به ثبت ملی و یا جهانی آنها بسنده کرد و ثبت این میراث بهتنهایی، نگرانی دوستداران فرهنگ و تمدن ایران را خاتمه نمیبخشد چرا که تاکنون نسخه درستی برای تضمین حفاظت از این میراث پیچیده نشده است؛ شاید موسیقی ردیفی ایران نمونه بارزی از این ادعا باشد. موسیقی ردیفی ایران ثبت جهانی شده ولی زمینههای حفاظت و تقویت آن در ایران هنوز ناهموار است. به عبارتی حفاظت از این میراث یعنی زنده نگهداشتن روح معنوی آنها در کالبد جامعه و این موضوع تحقق نمییابد مگر در فرصتهایی برای تبلور واقعی این میراث ارزشمند، که حاصل آگاهی و شناخت مسئولان از اهمیت همه جانبه میراث معنوی خواهد بود. یکی از این فرصتهای از دست رفته، صنعت گردشگری است . گردشگران زیادی برای آشنایی با فرهنگ و تمدن کهن ایران به این کشور سفر می کنند اما تا به حال هیچ برنامه ای برای بهره برداری از این فرصت در جهت حفظ میراث معنوی، تدوین و عملی نشده و این در حالی است که کشورهای دیگر از جمله چین از طریق معرفی جلوه های مختلف فرهنگی و آداب و رسوم کشور خود در چارچوب تجربههای لذّتبخش و به یادماندنی برای گردشگران، به صنعت گردشگری خود رونق میبخشند. به این ترتیب، کشورهایی که به اهمیّت صنعت گردشگری در به گردش درآوردن چرخه ی اقتصاد خود آگاهی یافته اند از پتانسیل های میراث معنوی خود نیز نهایت استفاده را می کنند که نتیجه این عملکرد در نهایت به حفظ میراث معنوی منجر خواهد شد؛همان چیزی که در ایران با وجود غنای فرهنگی آن نادیده گرفته شده و هر روز، بیش از دیروز رنگ و غبار فراموشی گرفته است تا آنجا که جامعه جوان ایران با این میراث غنی احساس بیگانگی دارد. |