خانه های تاریخی اصفهان، 1) تاریخچه

 

خانه‌های تاریخی اصفهان، بخش نخست:

نگاهی به تاریخچه ساخت خانه

مهدی فقیهی (میراث‌پژوه )

از دیرباز، ساخت مسکن و خانه در معماری ایران و جهان جایگاه مهمی داشته است؛ چنان‌که تحقیقات نشان داده، انسان‌ها از هزاران سال پیش از میلاد مسیح (دوران ‌پارینه‌سنگی) در غارها زندگی می‌کردند و تقریباً از هزاره بیستم پیش از میلاد مسیح با هنر نقاشی و کنده‌کاری روی سنگ، بدنه داخلی غارهای محل سکونت خود را تزیین می نمودند، این نقوش که در شمار اولین تزئینات و هنرهای منسوب به انسان به حساب می‌آید، با رشد و تکاملی که در هزاره‌های بعدی به دست آورد، در تزیین و تکمیل اغلب دست ساخته‌ها به کار گرفته شد. پس از پایان یافتن دوره پارینه سنگی و آغاز دوران جدیدی به نام «نوسنگی»، یعنی در حدود هشت هزار سال قبل از میلاد مسیح، انسان‌های غارنشین از یک سو به دلیل رشد جمعیتشان، و از سوی دیگر به سبب کمبود منابع غذایی و محدود بودن فضای زندگی، غارهای محل سکونت خود را ترک کردند و به دشت‌ها و کنار رودها روی آوردند. این نقل مکان در آینده منشأ تحولات جدیدی در زندگی انسان‌های اولیه گردید چنان که آنها در اولین اقدام برای تامین سرپناه و مأمنی برای آغاز زندگی اجتماعی خود کوشیدند و  بر آن شدند تا با تجربیات و اندوخته‌هایی که از سکونت در غارها کسب نموده بودند، خانه‌های اولیه خود را با شکل و شمایلی نظیر غارها و به همان صورت محقر بنا کنند، ساخته‌شدن خانه‌های متعدد در کنار یکدیگر تدریجاً باعث پدید آمدن دهکده‌های اولیه گردید.


در این مورد دکتر نگهبان و دکتر ملک‌زاده بر پایه تحقیقاتی که در منطقه بوئین‌زهرا انجام داده‌اند، بقایای شهرکی را کشف کردند که ساخت آن به شش هزار سال قبل از میلاد مسیح بازمی‌گشت. خانه‌های این شهر باستانی برحسب احتیاج مردم آن روزگار با مصالح اولیه در دسترس نظیر خشت خام خشک شده در آفتاب و تیرهای چوبی که برای ساخت  دیوار و سقف خانه ها استفاده می‌شدند بنا گردیدند. در هر صورت  این  خانه‌های  کوچک غارمانند، با دهانه‌های 5/2 تا 3 متری برای احتیاجات سکونتی مردم آن زمان کافی به نظر می‌رسید. به دنبال حل مساله مسکن، انسان‌ها با توجه به خاک حاصل‌خیز دشت‌ها و فراوانی آب رودها به کشاورزی و دامداری پرداختند و در کنار آن به ساخت ابزار و ظروف سنگی و سفالی مختلف اقدام نمودند. به تدریج در (هزاره چهارم تا پنجم قبل از میلاد) با گسترش روستاها و نزدیک‌ترشدن گروه‌ها و جمعیت‌های مردمی به یکدیگر و دستیابی به فنون ساخت‌ و ساز و معماری، همچنین پیشرفت‌های چشم‌گیر در تولید صنایع‌دستی و تجارت، مراکز بزرگ شهری (دولت شهرها) شکل گرفتند. 

 موارد مهمی که در احداث این شهرهای بزرگ مد نظر قرار می‌گرفت ساخت مسکن برای مردم، ایجاد اماکنی برای مراسم دینی و مذهبی، احداث کاخ‌ها و قصرهای کوچک و بزرگ و طراحی اماکن تجاری و عمومی برای رفع احتیاجات مردم نظیر میادین و بازارها بود. با این توضیح، اولین و مهم‌ترین دست‌آورد انسان از لحاظ معماری را، می‌توان ساخت سرپناه و خانه به شمار آورد. اما از معنا و مفهوم کلمه خانه چنین بر می آید که در گذشته  از این نام تنها برای معرفی اتاقی که در سرا (محل سکونت) قرار داشت استفاده می‌گردید ولی تدریجا این اصطلاح تغییر یافت و کلمه خانه به‌جای سرا مصطلح شد. باید دانست که شکل و مصالح ساخت خانه‌ها در هر منطقه با یکدیگر فرق داشت چنان که در نواحی گرمسیر و سردسیر یا کوهستان‌های جنگلی خانه‌ها نسبت به شرایط اقلیمی و جغرافیایی آن منطقه شکل می‌گرفتند از سوی دیگر در هر دوره تاریخی سبک ویژه ای از معماری متداول بود که این امر باعث تفاوت سبک و سیاق در ساخت و شکل ظاهری خانه‌ها با یکدیگر گردید.  

          

                   خانه منعمیان در اصفهان/ خرداد 89 - عکس: مهدی فقیهی      

متاسفانه در حال حاظر تعداد کمی از خانه‌های ارزشمند و تاریخی سالم بر جای مانده اند که قدمت اغلب آنها به‌ندرت از چهارصد سال فراتر می‌رود. در عین حال همین یادگارهای اندک نیز نشانی از یک فکر پویا و معماری صحیح و نگرشی عمیق دارند که در فضاهای گوناگون و کوچک و بزرگ خود مکانی دل‌پذیر و بهشت گونه‌ای را برای اهالی خانه فراهم آورده‌اند.  

 امروزه از یک سو، عوامل غیر انسانی و از سوی دیگر دست‌های ناآشنا به تاریخ و فرهنگ دیرینه این مرز و بوم با دشنه‌های لجاجت و نابخردی این آثار گران‌سنگ را یکی پس از دیگری فرو می‌نشانند تا جز خاطره ای بیشتر از آن ها باقی نماند و به تدریج به دست فراموشی سپرده شوند. 

                         

                       خانه تمیزی‌فر در اصفهان/ خرداد 89 - عکس: مهدی فقیهی

 در خانه‌های سنتی و قدیمی که غالبا دارای ویژگی‌های اصیل معماری ایرانی- اسلامی هستند، می‌توان اسلوب ساخت و ترکیب فضاها را از دو جهت مورد بررسی قرار داد، یکی اندیشه مذهبی و درون‌گرایی و دیگری تأمین آسایش و رفاه هر چه بیشتر برای ساکنان خانه؛ به عنوان مثال از جمله عواملی که در درون‌گرایی و مذهب‌اندیشی  اهالی خانه دخیل بودند، می‌توان به تاق‌دار کردن گذرهای باریک (ساخت ساباط) و شکل‌گیری دیوارهای بلند در اطراف خانه برای جدا نمودن فضاهای داخلی از جبهه بیرونی، استفاده از درهایی با کوبه و حلقه برای تفکیک میهمانان مرد از زن، به کارگیری دماغه (چوب باریک) در بین شکاف دو لنگه در ورودی جهت جلوگیری از دیده شدن احتمالی اهالی خانه، استفاده از هشتی و راهروهای طویل که باعث عدم ورود ناگهانی افراد غریبه به داخل خانه می‌گردید، تقسیم‌بندی ارکان داخلی خانه‌ها به دو بخش  اندرونی و بیرونی که غالبا با فضاهای مجزا از یکدیگر شکل می‌گرفتند و در درون‌گرایی مردم آن زمان نقش به‌سزایی داشتند، اشاره نمود.

معماران آن زمان برای تأمین هر چه بیشتر آسایش و رفاه حال ساکنان و اهل خانه با در نظر گرفتن فضاهای مژثر و مفیدی نظیر میان‌سرا (حیاط های وسیع میانی)، طراحی آب‌نما (حوض) و باغچه‌های متعدد در حیاط اصلی، همچنین طراحی عناصری مانند حوض‌خانه، اتاق‌های متعدد در اطراف میان‌سرا  به  منظور استفاده و بهره گیری از سایه - آفتاب فصول مختلف سال به شکل مطلوب  و  از همه مهم‌تر مزین نمودن  اتاق‌ها و دیگر فضاهای داخلی با تزئینات گوناگون و بی‌بدیل برای دل‌نشین کردن و جذاب نمودن آن‌ها از جمله تدابیری بودند که سازندگان این آثار ارزشمند از آن ها سود می‌جستند.  

           

               خانه شیخ الاسلام  در اصفهان/ خرداد 89 - عکس: مهدی فقیهی 

در آن زمان، مردم نوع‌دوست و مذهب‌گرا به علت سکونت در خانه‌های درون‌گرا و ارتباط محدود با فضاهای خارجی، آن هنگام که برای انجام کارهای روزمره و رفع احتیاجات خویش به اماکنی خارج از خانه نظیر بازار، مسجد، حمام، قهوه‌خانه و ...  می رفتند، در گردهمایی‌ها و  اجتماعاتی که با حضور غریبه و آشنا تشکیل می‌گردید، شرکت می‌جستند، تا به اصطلاح عامیانه برای زمانی هرچند کوتاه با یکدیگر گپی بزنند و خوش و بیشی کنند و در صورت نیاز و حد توان گره از مشکلات یکدیگر بگشایند.

 متأسفانه به مرور زمان با تقلید کورکورانه از بیگانگان نه تنها اصول معماری سنتی و منطق حاکم بر آن از میان رفت، بلکه این فرهنگ‌های مثبت و زیبا نیز به دست  فراموشی سپرده شدند. اوج تحولات عظیم معماری و فرهنگی در اواسط دوره قاجار و با روی کار آمدن ناصرالدین‌شاه اتفاق افتاد چنان‌که تدریجاً با رشد فرهنگ و معماری غربی در کشور خصوصاً پایتخت، اماکن سنتی جای خود را به ساختارهای برون گرای بنا شده به شیوه نوین دادند. ساختمان‌های تازه به دوران رسیده گرچه با استفاده از مصالح جدید دارای  استحکام و استواری بیشتری بودند، ولی در عوض روح و هویت معماری ایرانی را در بر نداشتند، با پیدایش عناصر جدید در ساخت و ساز خانه‌ها که غالباً  به شکل ساده نمود پیدا می کردند، بسیاری از فضاهای خصوصی و مزین به تزئینات زیبا و پرکار شیوه سنتی حذف گردیدند و یا تا حد زیادی از اهمیت آنها کاسته شد. 

          

              خانه صیفور قاسمی در اصفهان / خرداد 89 - عکس: مهدی فقیهی

 نقوش و طرح‌های مختلف تزئینی که تا آن زمان باعث زیبایی عناصر داخلی بنا می‌شدند به نمای بیرونی ساختمان انتقال یافتند و خانه‌های درون‌گرای پیشین به مکان‌های برون‌گرا و باز تبدیل گشتند، البته تحولاتی نظیر تغییر روند خانه‌سازی از جهت شمالی-جنوبی به سمت شرقی-غربی، اضافه شدن  ایوان به فضای مقابل اتاق‌های رو به حیاط، کوتاه‌تر شدن دیوارهای جدا کننده، عریض‌تر شدن معبرهای منتهی به خانه‌ها، حذف هشتی از عناصر ورودی منازل، ساخت اتاق‌ها در محور اصلی حیاط ، اضافه‌شدن فضایی محصور و ارتباطی به نام (هال) در قلب ساختمان جهت تسهیل در دسترسی به قسمت‌های مختلف بنا، ایجاد تراس‌ها یا فضاهایی با پنجره‌هایی گشاده به سمت کوچه و خیابان، حذف پوشش‌های تاقی‌شکل آجری و ایجاد آسمانه‌هایی تخت و مسطح با شیوه‌های نوین (سقف)، کنار گذاشتن مصالح بومی و جایگزین کردن مصالح مدرن و جدیدی مانند آهن، آلومینیم، پروفیل، سرامیک، شیشه‌های مختلف، ادغام فضاهای اندرونی و بیرونی با یکدیگر، اهمیت یافتن عناصری چون  پله، حذف حیاط مرکزی در ساخت و سازها، انتقال ارکان اصلی ساختمان به یک طرف بنا، کوچک‌تر شدن فضاهای بزرگ و وسیع  و بسیاری از عوامل دیگر باعث شدند تا روح، نشاط و هویت معماری ایرانی کنار گذاشته شود.  

حذف عناصر درون گرا و نادیده گرفتن شدن نقش  راهروها و کفش‌کن‌ها  که نقش رابط بین فضاهای خارجی و داخلی را داشتند می توان دلیلی محکم برای از بین رفتن محرمیت و درون گرای خانوادگی قلمداد نمود چنان که به‌کارگیری ایوان در مقابل اتاق‌های اصلی زمینه‌ای را فراهم ساخت تا امکان ورود مستقیم افراد غریبه بدون ملاحظه به فضاهای داخلی و خصوصی میسر شود. همچنین نادیده گرفتن هشتی (کریاس) و کوتاه تر شدن دیوارهای جانبی بنا که در دوران جدیدتر به نرده‌های چوبی و فلزی بدل گشته اند، باعث شد تا دید مستقیم افراد غریبه به فضاهای درونی خانه ممکن گردد و نیز الحاق اندرونی و بیرونی با یکدیگر سبب تداخل عملکرد فضاهای خصوصی (اندرونی) با مکان پذیرایی از میهمان  (بیرونی) گردید تا ملاحظات مذهبی زیر پا گذاشته شود. به همین ترتیب کنار گذاشتن تزئینات و حذف عناصری نظیر  حیاط، باغچه، حوض  و .. زیبایی فضاهای داخلی خانه‌ها را از بین برد. متاسفانه در این اواخر خانه‌سازی به شیوه سنتی با افزایش جمعیت و گسترش روزافزون شهرها جای خود را به احداث آپارتمان‌ها و ساختمان‌های بلندمرتبه داده است و در این میان جایگزین کردن و استفاده ناآگاهانه از مصالح جدید نیز که در جهت تکمیل و تزیین بناها به کار می روند خود مشکلاتی به همراه آورده است که برای نمونه به چند مورد اشاره می کنیم به عنوان مثال استفاده از در و پنجره‌های فلزی با شیشه‌های قدی و یک پارچه که اندک اندک جای ارسی‌ها و در و پنجره‌های گره چینی را گرفتند، به دلیل تابش نور به ساختاری فلزی و عبور آن از شیشه‌های بلند و قدی در فصول بهار و تابستان چنان فضاهای داخلی اتاق‌ها و دیگر اماکن را گرم می‌کنند که تحمل ماندن در آنها بسیار مشکل می‌شود. باید دانست که این بناهای سر به فلک کشیده بدون داشتن فضاهای بازی مانند میان‌سرا، حیاط، باغ، باغچه و عدم دسترسی به اماکن دلنشینی همچون تالار شاه‌نشین، حوض‌خانه، بهارخواب، وستاخ (اتاق‌خصوصی با تزئینات غنی) و .. همانند زندان‌هایی برای چند ساعت میزبانان خود را محبوس نگه می‌دارند تا بالاخره صبر و حوصله صاحب‌خانه  لبریز شده و برای آسایش روح و روان به کوی و خیابان و پارک و بوستان پناه ببرند. این در حالی است که در خانه‌های سنتی این فضاهای داخلی بودند که محیط آرام بخش و دل انگیز را برای مخاطبان‌ خود  ایجاد می‌کردند و در پاره‌ای اوقات با سکونت چندین خانوار در کنار یکدیگر اجتماع کوچک و همگرایی را رقم می زدند.

در هر حال لازم است که مردم علاقه‌مند این مرز و بوم در حفظ این مواریث تاریخی و ارزشمند بکوشند و این‌گونه بی‌تفاوت از کنار این آثار بی‌بدیل نگذرند تا هم خود و هم این آثار در غربت و تنهایی به‌ سر نبرند. حفظ این داشته‌ها و امانت‌ها، همت بیش از پیش همگان را می‌طلبد تا در آینده‌ای نه‌چندان دور با پاسداشت و معرفی بهتر این گنجینه‌های گران‌بها شاهد رشد و شکوفایی صنعت گردشگری در کشور باشیم.  

 

خاستگاهان: 

1-  مرزبان ، پرویز ، خلاصه تاریخ هنر ، انتشارات علمی و فرهنگی چاپ ششم 1378، چاپ اول 1365 /

2-  پیرنیا، محمد کریم، معماری دوره اسلامی / ، / غنی، سیروس، ایران برآمدن رضاخان برافتادن قاجار و نقش انگلیسی ها ، ترجمه از حسن کامشاد ، چاپ اول زمستان 1377 و چاپ دوم با تجدید نظر تابستان 1378 و چاپ سوم زمستان 1380، چاپ گلشن /

3-   مهندسان مشاور طرح و تحول ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان ایرانگردی و جهانگردی استان اصفهان مطالعات طرح برنامه توسعه گردشگری شهرستان اصفهان بررسی جنبه های جغرافیایی ، تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی ، جلد اول ، 1383، ص 14 تا 19/

4 - لله گانی،  علی ، سیر هنر در تمدن اسلامی، از ص 422 تا ص 428،430 ،431/

5 -  دبیر شورای نویسندگان: حسینی، سید محمد مجتبی، هنر ایران- ضمیمه ی ماهانه روزنامه ایران،  مدیر مسئول: وصال، عبدالرسول، چاپ و صحافی از سازمان چاپ و انتشار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،  بخش آشنایی با گره چینی ، ص 84 تا 88 /

6 -  یوسف کیانی، محمد ، تزئینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی، ناشر: سازمان میراث فرهنگی، چاپ 1376 /