ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

ایران نامه

ایران نامه، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی

یکی از پیامد های ناشی سد سازی

 

سدها در قتل‌عام قنات‌ها غوغا کرده‌اند

 

سدها ساخته ‌شدند تا کاری را انجام دهند که قنات‌های بی‌ادعا آن را به انجام می‌رساندند. قنات‌ها، زمین‌ها را آبیاری می‌کردند بدون ‌این‌که آبی را در برابر خورشید تبخیر کنند اما سدها آب را تبخیر می‌کنند.

فاطمه ظفرنژاد، کارشناس ارشد کشاورزی و کارشناس آب که در همایش « گزارش یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران » ،درباره « قنات، میراث ٣٠٠٠ ساله و دیگر جایگزین‌های سدسازی» سخن‌می‌گفت، با بیان این مطلب افزود: سدها در قتل‌عام قنات‌ها غوغا کردند.ظفرنژاد با بیان‌این موضوع ‌که بسیاری از سدهای ما بر روی ماد‌ر‌چاه ‌قنات‌ها ساخته ‌شده‌اند، با توجه به پیشینه‌ قنات‌ها و یادآوری‌این نکته که ایران‌ سرزمینی گرم و خشک است، افزود : قنات‌ها در ایران، مقدس بوده‌اند و با آیین‌ها و آداب این مردم در‌آمیخته‌اند. چگونه آن‌چه را که چنین باارزش است نابود کردیم و کمر به نابودی باقی آن داریم.

 

 وی در ادامه سخنانش خواستار آن شد که قنات‌ها به‌عنوان میراثی جهانی ثبت شوند و مسوولیت آنها به کسانی واگذار شود که پاسخگو باشند؛ سیاهه‌ای از قنات‌ها تهیه شود و قنات‌های ویران‌شده، بازسازی شوند حتی اگر به‌گرانی جمع کردن سدها تمام شود. ظفرنژاد به نقل از «مک‌کالین»، افزود : «از 3000 سال پیش نزدیک به 4000 قنات در ایران احداث ‌شد که نزدیک به‌نیمی از آنها تا دهه چهل در دست بهره‌برداری ‌بودند و سه‌چهارم کل نیاز آب ایران از قنات‌ها تامین ‌می‌شد. قنات‌ها تنها با آهنگی از آبخوان آب برمی‌دارند که بتواند تجدید شود، در حالی که موتور تلمبه‌ها تخلیه آبخوان را تا آنجا ادامه ‌می‌دهند که سطح آب زیرزمینی پایین ‌می‌افتد و با پدیده‌های زیست‌محیطی بسیار خطرناک از جمله افت زمین روبه‌رو می‌شویم. سدها در از میان ‌بردن قنات‌های ایران سهم‌ موثری داشته‌اند».

وی افزون‌ بر قنات‌ها، دیگر جایگزین‌های مناسب برای سدها را چنین برشمرد: گردآوری و دروی باران به‌کمک آب‌بندان‌ها، بهره‌گیری از آب‌شیرین‌کن‌ها، افزایش کاربرد هر متر مکعب آب، بازچرخانی و بازکاربرد آب، بازیافت زهاب کشاورزی، برنامه‌ریزی برای کاهش مصرف آب و برنامه‌ریزی برای کاهش هدر‌رفت آب.

ظفرنژادادامه داد: با برنامه‌ریزی برای «کاهش هدررفت» و «کاهش مصرف» می‌توانیم میلیاردها متر مکعب آب را بازیابی کنیم.

وی میزان هدررفت آب در شبکه‌ی شهری را تا پیش از رسیدن به مصرف‌کننده ٥٠ درصد و در شبکه‌ی کشاورزی ٧٠ درصد اعلام کرد و گفت: اگر تنها بخشی از هزینه‌ای که برای سدها انجام می‌شود در زمینه‌ی پژوهش و برنامه‌ریزی برای چگونگی مصرف بهینه صرف می‌شد، دیگر نیازی به ساخت سد نداشتیم.

به گفته‌ ظفرنژاد ، بر پایه‌ی پژوهش‌ها میانگین گردش آب صنعتی در ژاپن ٢٥ بار است ولی در ایران هنوز بازچرخانی و بازکاربرد آب صورت نگرفته ‌است در حالی‌که با بهره‌گیری از این‌روش نه‌تنها مصرف آب کم می‌شود بلکه آلودگی چاه‌ها و فاضلاب‌ها نیز تا ‌اندازه‌ی بسیاری کاهش می‌یابد. از دیگر جایگزین‌هایی که به‌جای سدها می‌توان از آنها بهره گرفت، آب‌شیرین‌کن‌ها هستند که هم‌اکنون تمام کشورهای ساحلی خلیج‌فارس از همین آب‌شیرین‌کن‌ها سود می‌جویند و به کمک آن تمام نیازهای کشاورزی و صنعتی خود را برآورده ‌می‌سازند. به‌گفته‌ی ظفرنژاد قیمت تمام‌شده‌ی آب‌شیرین‌کن‌ها از هر سدی کمتر است به‌ویژه این‌که ما می‌توانیم از تجربه‌ی کشورهای ساحلی خلیج فارس نیز بهره ببریم.

دیگر جایگزینی که فاطمه ظفرنژاد پیرامون آن سخن گفت، آب‌بندان‌ها بودند که به باور وی آن‌چنان ‌زیبا و اندیش‌مندانه به دست ساکنان این سرزمین بنا شده‌اند که طبیعت به آن حسادت می‌کند. آب‌بندان‌هایی که پیشینه‌ای ٦٠٠٠ ساله در ایران به‌ویژه در خطه‌ی گیلان و مازندران دارند ولی هنوز به‌عنوان میراث فرهنگی و طبیعی ما ثبت نشده‌اند و سیاهه‌ای از شمار آنها در دست نیست.

این کارشناس آب با توجه به این‌که آمریکا الگوی رویکرد سدسازی در ایران بوده ‌است، گفت: آمریکا از دهه‌ی ٧٠ میلادی دیگر سدی نساخته ‌است چرا که به این نتیجه رسیده‌اند که ساخت سدهای بزرگ، ناپایداری بزرگی در آبخیزها ایجاد می‌کند. بر پایه‌ی آمار رسمی، آمریکا از سال ١٩٩٠ میلادی، سدهای بسیاری را با هزینه‌ کلان جمع کرده و اکوسیستم را به‌حال نخستین بازگردانده ‌است که البته تا بازگشت به حال اول، فاصله بسیار است. با وجود تمام این‌ها ما در ایران همچنان در حال سدسازی هستیم، سدهایی که جز تخریب سامانه‌های پایدار ملی آب هم‌چون قنات‌ها و آب‌بندان‌ها؛ تبخیر ٥ میلیارد متر مکعب از آب تجدید‌پذیر کشور؛ نابودی زیستگاه‌های رودخانه‌ای و گونه‌ها؛ سرنوشت ناخوشایند جوامع بومی مخزن همه سدها؛ حذف میراث‌فرهنگی- میراث طبیعی دیداری همه سدها؛ توهم توسعه و فراوانی آب؛ تخریب پیکره‌های آبی هم‌چون پریشان، بختگان، ارومیه،... ؛ تخریب تالاب‌ها هم‌چون چغاخور، تالاب جزموریان، گاوخونی،... ؛ تخریب جنگل‌ها هم‌چون البرز، منگل، چالوس، شفارود، مه‌رویه، گلستان، کردستان؛ و تخریب سیلاب‌دشت‌ها، دستاوردی نداشته‌ است. دیگر دست‌آوردهای سدسازی نیز چنین است: سدهای خالی (بیش از 60% ظرفیت سدهای کشور خالی است)؛ سدهای مواجه با فرار آب (سدلار، سدآبشینه، سدکرخه،...)، سدهای بدون کاربرد (سد حنا، سدهای کشاورزی،...)؛ سدهای برقابی؛ ساخت‌وساز شتابزده و نبود مطالعات جامع آبخیزها؛ تخصیص ناموثر منابع ملی در تصمیم‌گیری‌های ناشفاف؛ تغییر کیفیت و کمیت آب؛ تغییرات در پایین‌دست؛ نبود بررسی‌های عمیق درباره حقابه‌ها؛ حذف فیزیکی رودخانه؛... و انجام نشدن ارزیابی تطبیقی حتی برای 1 سد!

به گفته‌ی ظفرنژاد ١٠٠ سد در دست بهره‌برداری، ٢٠٠ سد در دست ساخت و چندین ‌برابر اینها، سد در دست پژوهش داریم بدون ‌این که بررسی تطبیقی انجام دهیم و ببینیم آیا با سدهایی که ساخته‌ایم به اهدافی که می‌خواستیم، رسیده‌ایم یا نه.

خاستگاه : گزارش روابط عمومی دیده بان یادگار های فرهنگی و طبیعی ایران

نظرات 1 + ارسال نظر
پرستو 8 تیر 1387 ساعت 10:02 ب.ظ http://dokhtareirani.blogsky.com

سلام خوشحالم از اینکه وبلاگ پر و غنی دارین من تازه شروع کردم قصد شناخت بیشتر قهرمانان ایرانی رو دارم امیدوارم که با لینک دادن به هم بتونیم به هم دیگه کمک کنیم بهما سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد